خیلی خوب یادمه. پیشدانشگاهی بودم. اولین روزهای آخرین ماه سال بود. سال ۸۵. اینترنت ADSL تازه داشت همهگیر میشد و شبهاش هم رایگان بود. تا دیروقت بیدار میموندم که از این محدودهی رایگان بتونم استفاده کنم. آخه اینترنت ADSL اون موقع تقریباً گرون بود. قیمت هر ۱ گیگش ۳ هزار و خوردهای بود و دلار حدود هزار تومن. یعنی معادل ۳.۵ دلار الآن. ما هم که بچه محصل. طبیعی بود که اینترنت رایگان، حکم کیمیا رو داشته باشه و شببیداری، کمترین و سادهترین هزینه براش باشه.
نیمههای شب بود و با اینترنت رایگان داشتم توی اینترنت میچرخیدم. یهو عبارت Blogfa.com توجهم رو جلب کرد. وقتی چیزی رو سرچ میکردم، بیشتر نتایج آخرشون این عبارت بود. اون موقع دامنه و سابدامنه و اینا نمیدونستم چیه. همین طوری، بدون این که منطق این آدرسها رو بدونم، عبارات قبل از blogfa.com رو حذف کردم و اینتر رو زدم. سایت بلاگفا برام باز شد. هنوز نفهمیده بودم ماجرا چیه. یه مقدار توی سایت چرخیدم و بخشهای مختلفش رو خوندم. قضیه رو گرفتم. همون شب یه وبلاگ ثبت کردم.
تا فهمیدم قضیه از چه قراره و وبلاگ رو هم ثبت کردم، شده بود دم صبح. چشمهام دیگه یاری نمیکرد. رفتم که بخوابم. با این که خوابم میاومد، از شدت هیجان خوابم نمیبرد. فکر این که من هم میتونم چیزی رو بنویسم و آدمها از هر جای دنیا بتونند اون رو بخونند، هیجانی بهم میداد که نمیذاشت بخوابم.
هنوز جنس هیجان اون شب رو به خاطر دارم. اون شب، از تمام شبهای قبل و بعدش دیرتر خوابیدم.